جدول جو
جدول جو

معنی صیفی کاری - جستجوی لغت در جدول جو

صیفی کاری
عمل صیفی کار، کشت و کار تابستانی، جالیز
تصویری از صیفی کاری
تصویر صیفی کاری
فرهنگ فارسی عمید
صیفی کاری
(صَ)
عمل صیفی کار. کشت خربزه، خیار، هندوانه، گرمک، بادنجان و مانند آن
لغت نامه دهخدا
صیفی کاری
تره بار کاری عمل صیفی کار زراعت محصولات تابستانی کشت خربزه و هندوانه و خیار و بادنجان و مانند آن، کشت سبزیها، سبزیها
فرهنگ لغت هوشیار
صیفی کاری
عمل صیفی کار، زراعت محصولات تابستانی، کشت خربزه و هندوانه و خیار و مانند آن، کشت سبزی ها
تصویری از صیفی کاری
تصویر صیفی کاری
فرهنگ فارسی معین
صیفی کاری
پالیز، فالیز، لته
متضاد: شتوی کاری
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از صیفی کار
تصویر صیفی کار
کسی که محصولات صیفی می کارد
فرهنگ فارسی عمید
آنکه صیفی کارد، زارع که به کشت خیار و خربزه و بادنجان و دیگر کشتهای تابستانی پردازد
لغت نامه دهخدا
(دَ / دِ)
دیم کاری. زراعت دیم. (فرهنگ لغات عامیانۀ جمالزاده). رجوع به دیم کاری شود
لغت نامه دهخدا
(صَ فَ / فِ)
صرفه جوئی. اقتصاد. به اندازه هزینه کردن. احتیاط و ملاحظه در خرج:
شه غزنوی گرچه تقصیر کرد
تلافی خدیو جهانگیرکرد
از آن صرفه کاری شد این سود او
که مذموم شد نام محمود او.
ظهوری (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان برادوست بخش صومای شهرستان ارومیه، واقع در 18 هزارگزی جنوب خاوری هشتیان ... هوای آن سردسیر و سالم است، 28 تن سکنه دارد، آب آن از چشمه، محصول آنجا غلات، شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی است، راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(صَ / صِ قَ)
عمل صیقل کار. جلا دادن. روشنی دادن. رجوع به صیقل شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از صیفی کار
تصویر صیفی کار
آن که صیفی کارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صرفه کاری
تصویر صرفه کاری
به اندازه هزینه کردن صرفه جویی اقتصاد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صیقل کاری
تصویر صیقل کاری
بزدایش پرداز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صفا کاری
تصویر صفا کاری
عمل صفا دادن جلا دادن زدودن
فرهنگ لغت هوشیار
پنهان کاری
فرهنگ واژه مترادف متضاد